پارادایم در فیلمنامه یعنی بخش بخش ، پارادایم در فیلمنامه یعنی مرتبط بهم پیوسته که ما را از صفحه اول فیلم نامه به آخر فیلم نامه می برد به عبارت دیگه قانون ساختار سه پرده که ما از پرده اول فیلم وارد پرده دوم فیلمنامه می شویم و از پرده دوم وارد پرده سوم می شویم
پارادایم اصولی است که با رعایت آن می توان بهترین فیلمنامه ها رو نوشت
نویسنده علیرضا رضاقلیخانی
گره گشای چیست : گره گشای به معنی پایان نیست ، کره گشای به معنی راه حل داستان است ، داستان شما در آخر قرار است چه بشود ؟
آیا شخصیت اصلی به هدفش می رسد یا نه ؟ آیا شخصیت اصلی ازدواج میکنید یا نه ؟ آیا شخصی اصلی به مقصودی که در نظر دارد پیروز می شود یا نه ؟ آخر داستان شما که شخصیت اصلی در طول داستان به سمت هدفی رفته بود در طول داستان به خواسته اش می رسد یا نه ؟
گره گشای به معنی راه حل داستان است نه پایان داستان شما
نویسنده : علیرضا رضاقلیخانی ، رمضان 99
فیلمنامه ها و یا داستان ها هر کدام دارای قهرمان می باشند. قهرمان کسی است که داستان را به جلو می برد و یاما آن را دنبال میکنیم.
قهرمان های داستانی چند داسته میباشد که هر کدام را به طور خلاصه و مفید در اینجا توضیح می دهم.
قهرمان اصلی : قهرمان اصلی همان شخصیت اصلی است که او از اول فیلم تا آخر فیلم می بینیم و او یک نیاز جدی دارد و به دنبال آن است.
قهرمان انتقال یافته : فرض کنید شخصیت اصلی در داستان دچار حادثه میشود یا پلیس او را میگیرد و یا او کشته می شود. کسی که از او اطلاع دارد می آید ادامه مسیر او را می رود. به عبارت دیگر فرض کنید گروهی قرار است اقدام انجام دهند ناگهان عملیات آنها لو می رود و آنها را می گیرند شخصی دیگر مییاید ادامه مسیر اون گروه را می رود
قهرمان زخمی : قهرمان زخمی شخصی که در داستان دچار نقص می شود و یا دارای مشکل جسمی است
خلق بهترین قهرمان ها در فیلمنامه و یا داستان و حتی رمان می تواند داستان شما را خواندنی تر و هیجانی تر کند
نویسنده : علیرضقلیخانی
چگونه در دل فیلمنامه خود یا پیرنگ اصلی داستان مان ، داستانک یا خرده پیرنگ اضافه کنیم تا دچار سردرگمی نشوییم
بخش دیگر از آموزش فیلمنامه نویسی و یا تکنیک های فیلمنامه نویسی ، این با موضوع : داستانک در دل داستان اصلی
خیلی از نویسندگان تازه نفس و یا نویسندگان مبتدی در دنیای داستان گویی خود دچار مشکل می شوند و خیال می کنند که حتما باید برای نوشتن یک فیلمنامه باید چند داستان یا داستانک به آن اضافه کنند که اغلب آنها دچار مشکل سردرگمی می شوند و خیال می کنند که باید حداقل چندین داستان فرعی بنوسید
این خیلی خوب است که در دل داستان ، داستان داشته باشیم اما باید توجه کرد که در دل داستان نباید بی هوده هر داستانی را به آن اضافه کنیم
نویسندگان نوپا یا شناخت درستی از دنیای فیلمنامه نویسی و قصه گوی ندارند و یا اصلا نمیداند که منظور از داستانک و خرده پیرنگ چیست .
اغلب آنها خیال می کنند که برای یک فیلم سینمایی مثلا ۶۰ دقیقه ای و یا ۹۰ دقیقه ای و یا ۱۲۰ دقیقه ای ، باید چند داستان در آن اضافه کنند در حالی که این گونه نیست و داستان و یا داستانک ها متناسب با کشمکش و یا موانعی که قرار است سر شخصیت قرار بگیرد تشکیل می شوند
پس داستان و داستانک متناسب با نیاز شخصیت و موانعی که سر راه او قرار میگیرد طراحی می شود
گاه می شود در یک فیلم سینمای یک یا دو داستان یا داستانک در دل خود دارد و گاه بیشتر از یک و الی دو داستان که البته متناسب با نیاز پیرنگ اصلی داستانک ها نوشته و اضافه شود
نویسنده : علیرضقلیخانی
بدون منبع : حرام
درباره این سایت